کاظم و دوستان

کاظم رفیق خوبی بودم

279/

زدم انگشتم با شیشه بریدم :| خدایا ناموسا چرا اینقدر دست و پا چلفتی بازی در می یارم گاهی اوقات
+ نوشته شده در چهارشنبه 5 مرداد 1401ساعت 20:14 توسط کاظم |

280/ پشمام

پشمام. واقعا پشماااااممممم یکی از دوستای دوره راهنماییم شب قبل از کنکور هنر ازدواج کرده. پشمام ریخت ناموسا. وای الان استاتوس واتس اپش دیدم عرررررر تازه از اونایی بود که می‌گفت ازدواج نمیکنم و ازدواج چیه 🗿 ولی تجربه ثابت کرده هر کی گفته ازدواج نمیکنم و ازدواج دوس ندارم زودتر از همه ازدواج کرده ولی ناموسا هنگیدم. به مامانم گفتم میگه: شوخی می‌کنی دیگه؟ چه چیزا 💀
+ نوشته شده در چهارشنبه 5 مرداد 1401ساعت 20:14 توسط کاظم |

281/ من

من میتونم در عین حال که خیلی خوبم بد هم باشم... گاهی اوقات خیلی مودی میشم. مثلا دارم میخندم؛ یه دفعه ساکت میشم، اخمام میره تو هم و پاچه میگیرم +چند روز پیش دوتا گردن بند خریدم هردوتاش طرح انیمه است. یکیشون طرح "ناکجا آباد موعود" که برای خودمه. یکیشون هم طرح "ناراتو" که برای یه عزیزیه. بعدا دیدمش باید بهش بدم:) چون طرحش دیدم یادش افتادم و خریدم
+ نوشته شده در چهارشنبه 5 مرداد 1401ساعت 20:14 توسط کاظم |

282/

جوری که مامانا تو بگا دادن مخ بچه هاشون با غر زدن توانایی دارن هیچکس نداره قول میدم اگه یه مسابقه غر زنی بود یه مامان شرکت میکرد توش، حتماااااا اول میشد
+ نوشته شده در چهارشنبه 5 مرداد 1401ساعت 20:14 توسط کاظم |

283/

علاقه شدیدی به آهنگ های روسی و فرانسوی دارم
+ نوشته شده در چهارشنبه 5 مرداد 1401ساعت 20:14 توسط کاظم |

284/ مشکل

می دونی مشکل چیه مامان؟ مشکل این که من و تو مثل هم نیستیم :) هیچ آدمی مثل هیچکس نیست... من حرفای مردم به تخم نداشتمم نیست ولی حرفای مردم برای تو از همه چیز مهم تره... مشکل اونجاست که همیشه من مقایسه کردی... هیچ وقت نخواستی خودِ خودم بشناسی و ببینی من چی ام و کی ام مشکل اینجاست هیچ وقت مامانم نبودی. همیشه اونی بودی که برام تصمیم میگرفت :) مشکل اینجاست هیچ وقت درکم نکردی مامان. همیشه فقط نیاز مادیم بلد بودی برطرف کنی:) و خب کیرم توش در کل کیرم تو خانواده ات
+ نوشته شده در چهارشنبه 5 مرداد 1401ساعت 20:14 توسط کاظم |

285/ مریضی

مامان و داداشم مریضن... مامانم الان رفت دکتر گفته کروناست 🗿 گلو منم درد می‌کنه و سرفه میکنم ناموسا ودف؟ دلم میخواد کل اون بالایی ها را جر بدم + درسته که هفتاد نفر تو ایران وبا گرفتن؟
+ نوشته شده در چهارشنبه 5 مرداد 1401ساعت 20:14 توسط کاظم |

289/

من بی احساس نیستم... من بی احساس نیستم... شما فقط هیچ وقت احساسات من ندیدید.
+ نوشته شده در چهارشنبه 5 مرداد 1401ساعت 20:14 توسط کاظم |

290/ بدم می یاد

اینقدر بدم می یاد وقتی یه کاری را میکنم یه نفر دیگه هم انجام میده! مثلاً تو لباس پوشیدن و چیزایی که دارم هم همینجوریه. وقتی یکی لباساش شبیه منه خوشم نمی یاد. اصلا خوشم نمی یاد... توی چیزای دیگه هم این موضوع صدق می‌کنه. کلا از اسکی رفتن بدم می یاد
+ نوشته شده در چهارشنبه 5 مرداد 1401ساعت 20:14 توسط کاظم |

291/ وب

یسری از وب ها را از وب دوستان که میخوندم حذف کردم..
+ نوشته شده در چهارشنبه 5 مرداد 1401ساعت 20:14 توسط کاظم |

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد