کاظم و دوستان

کاظم رفیق خوبی بودم

شاخه

امشب شاخه دلتنگیم با عبور طوفان یادت شکست و دوباره باران اشک‌ در رودخانه چشمهایم جاری شد، باز هم امشب در خلوتگاهم بعد از کمی از نیمه شب در پی نشانه ای از تو عکست که به در و دیوار خیالم به جا مانده بود خوابم را بی خوابی کشاند و آن را در قاب تنهایی به آغوش گرفتم، تو هرگز نخواهی فهمید که من تا خود طلوع صبح عکست را میبوسم... #سالارنامی
+ نوشته شده در چهارشنبه 5 مرداد 1401ساعت 20:15 توسط کاظم |